تالار
رفته بودیم تالار مراسم عروسی من برای یه مراسم از طرف ارتش
تو از راه که داشتیم میرفتیم همش میگفتی داریم میریم عروسی؟؟؟
خلاصه کلی توی تالار شیطونی کردی و حسابی هم هوا سرد بود ولی از رو نمیرفتی که کاپشن بپوشی و در ضمن هزار بار از پله هایی که داداش به عنوان داماد از روش رد شده بود رفتی بالا و اومدی پایین و حتی نزدیک بود بیفتی
آخر شب بعد از شام خوردن شما رفتی به اجازه خودت یه بادکنک پیچوندی و برای خودت برش داشتی و بچه های دیگه از تو تقلید کردن و برداشتن. خیلی زرنگیااااااا خانم خانمای من
++ در ضمن مشهدی شدی دوباره ها خانم خانمااااااا. خوش به حالت که امام رضا تورو بیشتر از ما دوست داره
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی